http://www.shimikada.loxblog.com.com/
شیمی
شیمی کده

 

                      مواد راديواكتيو و بمب اتمي

 

مواد راديو اكتيو:

  راديوآکتيويته: در سال 1897 م. بکرل دانشمند فرانسوي ملاحظه نمود که چون املاحي از اورانيوم را در جعبه فلزي قرار دهيم با وجود آنکه با خارج ارتباطي ندارند املاح اورانيوم اشعه اي از خود به خارج مي فرستند که برروي صفحه حساس عکاسي اثر مينمايد بعدا مادام کوري  ملاحظه نمود که اين خاصيت در توريوم  نيز وجود دارد پس از آن به کشف ماده ديگري از سنگ معدن اورانيوم موفق شد موسوم به پشبلاند که فوق العاده فعالتر از اورانيوم خالص ميباشد و از آن رو موفق به کشف راديوم در املاح فوق الذکر گرديد. امروزه در حدود 30 عنصرنظير اورانيوم کشف شده است. اين اجسام را راديوآکتيو نامند وخاصيتي در اين اجسام وجود دارد که اين اجسام ميتوانند بخودي خود اشعه اي خارج نمايند که به راديوآکتيويته موسوم است. بايد دانست که راديوآکتيويته از خواص اتم ميباشد و آزمايش نشان داده که اين اشعه در اثر تجزيه هسته مرکزي اتم بوجود ميآيد. مهمترين عناصرراديوآکتيو عبارتند از اورانيوم، توريم، راديوم، آکتينيوم.

تشعشع اجسام راديوآکتيو - از تاثير يک حوزه مغناطيسي بر روي اشعه ايجادشده توسط يک جسم راديوآکتيو معلوم شده که اجسام راديوآکتيو داراي سه نوع اشعه ميباشند. 1- اشعه a (آلفا) که از ذراتي تشکيل شده اند که داراي الکتريسته مثبت مي باشند اين ذرات از هسته مرکزي اتم هليوم (هليون) تشکيل شده اند اين اشعه به طرف چپ حوزه مغناطيسي H منحرف ميشوند اين اشعه هوا را يونيزه مي نمايد. قابليت نفوذ آنها خيلي کم است بطوريکه يک صفحه کاغذ مانع عبور آنهاميگردد. 2- اشعه b (بتا) که از ذراتي که داراي الکتريسته منفي مي باشند تشکيل شده و با سرعت زيادي پرتاب ميشوند و اين ذرات که از الکترن تشکيل شده با سرعت 290000 کيلومتر در ثانيه حرکت مينمايند. اين اشعه b نظير اشعه کاتوديک ميباشند وليکن سرعت و قابليت نفوذشان بيشتر است و به طرف راست حوزه مغناطيسي H منحرف ميشوند.

-اشعه g(گاما) که از اشعه X با طول موج فوق العاده کوتاه تشکيل شده اند و بهيچ وجه حوزه مغناطيسي بر روي آنها اثر نداشته و به طورمستقيم خارج ميشوند چون طول موج آنها کوتاه و در حدود0/01 انگسترن ميباشد قابليت نفوذ اين اشعه فوق العاده است. بطوريکه بعضي از انواع اشعه g حاصل از راديوم ميتوانند از ورقه سرب به ضخامت چندين سانتيمتر عبور نمايند امروزه فرض ميکنند که اشعه X از برخورداشعه b با اتمهاي اجسام راديوآکتيو حاصل مي شوند. تشعشع اجسام راديوآکتيو با آزاد شدن مقداري انرژي به شکل حرارت همراه است. مادام کوري با قرار دادن راديوم در يک کالريمتر ملاحظه نمود که يک گرم راديوم در يک کالريمتر پس از يک ساعت 135 کالري حرارت توليد ميکند.

 

موارد استعمال اجسام راديوآکتيو - در طب براي معالجه بعضي ازامراض از قبيل سرطان و سل به کار ميرود و براي اين منظور بيشتر ازراديوم استفاده ميشود.

بمب اتمي:

شما احتمالاً در كتابهاي تاريخ خوانده‌ايد كه بمب هسته‌اي در جنگ جهاني دوم توسط آمريكا عليه  ژاپن به كار رفت و ممكن است فيلم‌هايي را ديده باشيد كه در آنها بمب‌هاي هسته‌اي منفجر مي‌شوند. درحالي كه در اخبار مي‌شنويد، برخي كشورها راجع به خلع سلاح اتمي با يكديگر گفتگو مي‌كنند، كشورهايي مثل هند و پاكستان سلاح‌هاي اتمي خود را توسعه مي‌دهند.

ما ديده‌ايم كه اين وسايل چه نيروي مخرب خارق‌العاده‌اي دارند، ولي آنها واقعاً چگونه كار مي‌كنند؟ در اين بخش خواهيد آموخت كه بمب هسته‌اي چگونه توليد مي‌شود و پس از يك انفجار هسته‌اي چه

 اتفاقي مي‌افتد؟
فيزيك هسته‌اي

 
انرژي هسته‌اي به 2 روش توليد مي‌شود:
 
1-شكافت هسته‌اي: در اين روش هسته يك اتم توسط يك نوترون به دو بخش كوچكتر تقسيم مي‌شود. در اين روش غالباً از عنصر اورانيوم استفاده مي‌شود.
2-گداخت هسته‌اي: در اين روش كه در سطح خورشيد هم اجرا مي‌شود، معمولاً هيدروژن‌ها با برخورد به يكديگر تبديل به هليوم مي‌شوند و در اين تبديل، انرژي بسيار زيادي بصورت نور و گرما توليد مي‌شود.

 

طراحي بمب‌هاي هسته‌اي:
براي توليد بمب هسته‌اي، به يك سوخت شكافت‌پذير يا گداخت‌پذير، يك وسيله راه‌انداز و روشي كه اجازه دهد تا قبل از اينكه بمب خاموش شود، كل سوخت شكافته يا گداخته شود نياز است.
بمب‌هاي اوليه با روش شكافت هسته‌اي و بمب‌هاي قويتر بعدي با روش گداخت هسته‌اي توليد شدند. ما در اين بخش دو نمونه از بمب هاي ساخته شده را بررسي مي كنيم:
الف- بمب‌ شكافت هسته‌اي :
1- بمب‌ هسته‌اي (پسر كوچك) كه روي شهر هيروشيما و در سال 1945 منفجر شد.

 

 

 

 

 
2- بمب هسته‌اي (مرد چاق) كه روي شهر ناكازاكي و در سال 1945 منفجر شد.
ب-بمب گداخت هسته‌اي : 1- بمب گداخت هسته‌اي كه در ايسلند بصورت آزمايشي در سال 1952 منفجر شد.

بمب‌هاي شكافت هسته‌اي:

 
بمب‌هاي شكافت هسته‌اي از يك عنصر شبيه اورانيوم 235 براي انفجار هسته‌اي استفاده مي‌كنند. اين عنصر از معدود عناصري است كه جهت ايجاد انرژي بمب هسته‌اي استفاده مي‌شود. اين عنصر خاصيت جالبي دارد: هرگاه يك نوترون آزاد با هسته اين عنصر برخورد كند ، هسته به سرعت نوترون را جذب مي‌كند و اتم به سرعت متلاشي مي‌شود. نوترون‌هاي آزاد شده از متلاشي شدن اتم ، هسته‌هاي ديگر را متلاشي مي‌كنند. زمان برخورد و متلاشي شدن اين هسته‌ها بسيار كوتاه است (كمتر از ميلياردم ثانيه ! ) هنگامي كه يك هسته متلاشي مي‌شود، مقدار زيادي گرما و تشعشع گاما آزاد مي‌كند.
مقدار انرژي موجود در يك پوند اورانيوم معادل يك ميليون گالن بنزين است!

 


در طراحي بمب‌هاي شكافت هسته‌اي، اغلب از دو شيوه استفاده مي‌شود:

1-روش رها كردن گلوله:

در اين روش يك گلوله حاوي اورانيوم 235 بالاي يك گوي حاوي اورانيوم (حول دستگاه مولد نوترون) قرار دارد.
هنگامي كه اين بمب به زمين اصابت مي‌كند، رويدادهاي زير اتفاق مي‌افتد:
1-مواد منفجره پشت گلوله منفجر مي‌شوند و گلوله به پائين مي‌افتد.
2-گلوله به كره برخورد مي‌كند و واكنش شكافت هسته‌اي رخ مي‌دهد..
 
3-بمب منفجر مي‌شود.
در بمب هيروشيما از اين روش استفاده شده بود.

 

2-روش انفجار از داخل:


در اين روش كه انفجار در داخل گوي صورت مي‌گيرد، پلونيم 239 قابل انفجار توسط يك گوي حاوي اورانيوم 238 احاطه شده است.
هنگامي كه مواد منفجره داخلي آتش گرفت رويدادهاي زير اتفاق مي‌افتد:
1- مواد منفجره روشن مي‌شوند و يك موج ضربه‌اي ايجاد مي‌كنند.
2- موج ضربه‌اي، پلوتونيم را به داخل كره مي‌فرستد.
3- هسته مركزي منفجر مي‌شود و واكنش شكافت هسته‌اي رخ مي‌دهد.
4- بمب منفجر مي‌شود.
بمبي كه در ناكازاكي منفجر شد، از اين شيوه استفاده كرده بود.

بمب‌ گداخت هسته‌اي:

 

بمب‌هاي گداخت هسته‌اي ، بمب هاي حرارتي هم ناميده مي‌شوند و در ضمن بازدهي و قدرت تخريب بيشتري هم دارند. دوتريوم و تريتيوم كه سوخت اين نوع بمب به شمار مي‌روند، هردو به شكل گاز هستند و بنابراين امكان ذخيره‌سازي آنها مشكل است. اين عناصر بايد در دماي بالا، تحت فشار زياد قرار گيرند تا عمل همجوشي هسته‌اي در آنها صورت بگيرد. در اين شيوه ايجاد يك انفجار شكافت هسته‌اي در داخل، حرارت و فشار زيادي توليد مي‌كند و انفجار گداخت هسته‌اي شكل مي‌گيرد.در طراحي بمبي كه در ايسلند بصورت آزمايشي منفجر شد، از اين شيوه استفاده شده بود.

 

 

 

 

 

اثر بمب‌هاي هسته‌اي

انفجار يك بمب هسته‌اي روي يك شهر پرجمعيت خسارات وسيعي به بار مي آورد . درجه خسارت به فاصله از مركز انفجار بمب كه كانون انفجار ناميده مي‌شود بستگي دارد.
زيانهاي ناشي از انفجار بمب هسته‌اي عبارتند از: 
 
-موج شديد گرما كه همه چيز را مي‌سوزاند.
 
-فشار موج ضربه‌اي كه ساختمان‌ها و تاسيسات را كاملاً تخريب مي‌كند..
 
-تشعشعات راديواكتيويته كه باعث سرطان مي‌شود.
 
-بارش راديواكتيو (ابري از ذرات راديواكتيو كه بصورت غبار و توده سنگ‌هاي متراكم به زمين برمي‌گردد)
دركانون زلزله، همه‌چيز تحت دماي 300 ميليون درجه سانتي‌گراد تبخير مي‌شود! در خارج از كانون زلزله، اغلب تلفات به خاطر سوزش ايجادشده توسط گرماست و بخاطر فشار حاصل از موج انفجار ساختمانها و تاسيسات خراب مي‌شوند. در بلندمدت، ابرهاي راديواكتيو توسط باد در مناطق دور ريزش مي‌كند و باعث آلوده شدن موجودات، آب و محيط زندگي مي‌‌شود.
دانشمندان با بررسي اثرات مواد راديواكتيو روي بازماندگان بمباران ناكازاكي و هيروشيما دريافتند كه اين مواد باعث: ايجاد تهوع، آب‌مرواريد چشم، ريزش مو و كم‌شدن توليد خون در بدن مي‌شود. در موارد حادتر، مواد راديواكتيو باعث ايجاد سرطان و نازايي هم مي‌شوند. سلاح‌هاي اتمي داراي نيروي مخرب باورنكردني هستند، به همين دليل دولتها سعي دارند تا بر دستيابي صحيح به اين تكنولوژي نظارت داشته باشند تا ديگر اتفاقي بدتر از انفجارهاي ناكازاكي و هيروشيما رخ ندهد.



  بمب هاي شيميايي و ميكروبي

  

طي قرن گذشته بعد از پايان هر جنگي دولت هاي فاتح گرد هم مي آمدند و با تدوين قوانين جديدي در غالب كنوانسيون هاي متفاوت به زعم خودشان سعي مي كردند جنگ هاي آينده را انساني تر كنند. اما همواره در جنگ هاي بعدي نيز متجاوزان كوچكترين وقعي به اين قوانين نمي نهاده اند و در عمل از اين كنوانسيون ها در جهت اعمال فشار بيشتر بر كشورهاي مورد تجاوز استفاده مي كردند. استفاده مكرر از سلاح هاي شيميايي طي جنگ هاي قرن اخير گواه اين امر است كه وجود كنوانسيون هاي بين المللي هيچگاه مانع استفاده كشورهاي متجاوز از اين سلاح هاي مخرب نشده است. سلاح هاي شيميايي از وحشيانه ترين ابزاري هستند كه بشر در جنگ بر عليه همنوعانش استفاده كرده است. اگر چه تاريخ استفاده از اين سلاح ها به تاريخ جنگ هاي بشر باز مي گردد ولي بشر متمدن نيز هيچگاه در استفاده از اين سلاح ها بخود ترديد راه نداده است.

بطور كلي سلاح هاي شيميائي به كليه عواملي اطلاق مي شود كه اثرات مستقيم سمي براي انسان، حيوانات يا گياهان دارند. گاهي اوقات به اين تركيبات «گازهاي جنگي» نيز مي گويند حتي اگر چه اين تركيبات مايع و يا جامد نيز باشند. اثرات سمي اين تركيبات ممكن است موقتي يا دائمي باشد و شدت اثرات آنها ممكن است از تحريك موقتي چشم تا آسيب هاي شديد منجر به مرگ باشد. در تاريخ جنگ هاي اخير دنيا، كاربرد اين سلاح ها در جنگ جهاني اول از سياهترين برگ هاي تاريخ بشر متمدن است.

با اين وجود از آنجا كه وجود سلاح هاي شيميايي هيچگاه يك تهديد جدي بر عليه ابر قدرت ها نبوده است اين كشورها با خلع سلاح شيميائي بصورت جدي برخورد نكرده اند.

ارتش انگليس در سال 1894 در منطقه سباستوپول در جنگ هاي كرايمه اولين بار گاز تهوع آور گوگرد را به عنوان سلاح شيميائي استفاده كرد كه البته چندان هم موثر نبود. اسيد پيكريك در سال هاي 1902ـ1899 به عنوان سلاح مورد استفاده قرار گرفت ولي اوج كاربرد سلاح هاي شيميائي در جنگ جهاني اول طي سال هاي 1918ـ1914 بود. در اين جنگ حدود يكصدهزار نفر بر اثر استفاده از سلاح هاي شيميائي كشته و يك ميليون و دويست هزار نفر مجروح شدند.

طي جنگ جهاني اول در بعدازظهر 27 آوريل 1915 نيروهاي آلماني گاز سبز رنگي را به طرف نيروهاي بلژيكي مستقر در شهر ايپر پرتاب كردند.

اين حمله كه با گاز كلر انجام شده بود منجر به مرگ پنج هزار نفر سرباز بلژيكي و نيروهاي متحدين شد. اين نيروها در آن زمان هيچگونه ماسك و يا وسايل دفاعي عليه جنگ شيميايي نداشتند. براي اين حمله ارتش آلمان از شش هزار كپسول حاوي گاز استفاده كرده بود. در دسامبر 1915 نيروهاي آلماني اولين حمله خود با گاز فسژن را انجام دادند و بعدها در 12 جولاي 1917 گاز خردل را به عنوان سلاح شيميائي در منطقه ايپر مورد استفاده قرار دادند. در همان سال هم اولين ماسك دفاعي بر عليه سلاح هاي شيميائي توسط يكي از دانشمندان انگليسي بنام فريتز هابر ساخته شد.

كاربرد سلاح هاي شيميائي در جنگ جهاني اول و بعد از آن، روند صعودي سريعي را طي كرد و تلفات زيادي نيز ايجاد كرد. با اين وجود طي جنگ دوم جهاني از عوامل شيميائي استفاده نشد.

كشورهاي جهان بعد از جنگ دوم جهاني تحقيقات وسيعي را بر روي سلاح هاي شيميائي آغاز كردند كه منجر به ساخت گازهاي اعصاب بسيار قوي شد. سلاح هاي شيميائي در جنگ هاي منطقه اي نيز به كرات مورد استفاده قرا گرفته اند. در سال 1930 موسوليني از گاز خردل بر عليه نيروهاي اتيوپي استفاده كرد. در سال 1965 مصر گاز خردل را بر عليه نيروهاي يمني استفاده كرد. بعد از آن نيز عوامل شيميائي و ميكروبي به دفعات در لائوس، كامبوج، ويتنام و افغانستان استفاده شد. كاربرد حدود 700 تن سلاح شيميائي توسط ايتاليا در اتيوپي در سال 1936ـ1935 منجر به كشته شدن بيش از پانزده هزار نفر گرديد.

استفاده از عوامل تاول زا ابتدا در سال 1917 مورد توجه قرار گرفت. اين عوامل در صورتي كه به مقدار قابل توجه از طريق تنفس وارد بدن نشوند كشنده نيستند.

گاز خردل اولين عامل تاول زا بود كه به عنوان سلاح شيميائي مورد استفاده قرار گرفت.

آلماني ها 5/2 تن گاز خردل را طي 10 روز در نبردهاي جنگ اول جهاني استفاده كردند. آلماني ها يك تركيب ديگر تاول زا بنام لويزيت را نيز توليد كردند. اين تركيب در عمل نتوانست انتظارات نيروهاي نظامي را از نظر ناتوان كردن نيروهاي دشمن برآورده كند.

با خاتمه جنگ اول جهاني دانشمندان زيادي در كشورهاي مختلف مشغول فعاليت در زمينه سلاح هاي شيميايي شدند كه حاصل آن توليد و يا كشف صدها نوع تركيب شيميائي و يا طبيعب بود كه بالقوه كاربرد نظامي داشتند.

شايد مهمترين اين تركيبات ساخت ارگانوفلورايد بوسيله دكتر شرايدر در سال 1935 بود. در آن زمان تابون مهمترين تركيب ساخته شده از اين خانواده بود. سارين نيز در سال 1939 توسط گروه دكتر شرايدر ساخته شد. مسابقه توليد گازهاي اعصاب بين كشورهاي غربي در سال 1954 با توليد وي ايكس به اوج خود رسيد. گازهاي اعصاب بدليل سميت بسيار بالا و راحتي انتشار به شدت مورد توجه دانشمندان فعال در زمينه توليد سلاح هاي شيميایی قرار گرفتند و به طور مرتب تركيبات جديدي از اين خانواده توليد گرديد.

با اينكه كشورهاي درگير جنگ دوم جهاني به ميزان قابل توجهي مورد استفاده قرار نگرفتند. با پايان يافتن جنگ دوم جهاني اغلب كشورهاي جهان ذخائر سلاح هاي شيميائي خود را به روش هاي مختلف منهدم كردند ولي اين سلاح ها همچنان در درگيري هاي منطقه اي مورد استفاده قرار گرفت. از دهه 1960 مذاكرات در زمينه تحريم كامل كاربرد جنگ افزارهاي شيميائي در ژنو آغاز شد. اين نشست ها رد سال 1972 به كنوانسيون تحريم كامل جنگ افزارهاي بيولوژيك منجر شد اما شامل تحريم كامل و هه جانبه جنگ افزارهاي شيميائي نشد. در سال 1981 مذاكرات در اين مورد مجدداً آغاز شد كه در سال 1997 به تدوين كنوانسيون تحريم جنگ افزارهاي بيولوژيك و شيميائي منجر گرديد. با اين وجود عليرغم وجود اين كنوانسيون طي سال ها ي جنگ تحميلي، عراق هيچگونه ترديدي در استفاده از عوامل شيميائي بر عليه نيروهاي ايراني بخود راه نداد. طي اين سال ها هيچگاه مجامع بين المللي نيز عكس العمل شايسته اي در برخورد با اين اقدامات غيرانساني عراق از خود نشان ندادند.

اين برخورد سازمان هاي بين المللي كه عمدتاً در كنترل قدرت هاي بزرگ دنيا هستند اين امر را ثابت كرد كه چنين كنوانسيون هايي فقط در مواردي كه به نفع كشورهاي قدرتمند جهان باشد قابل استناد هستند. كاربرد سلاح هاي شيميائي توسط عراق بر عليه نيروهاي نظامي و مردم غيرنظامي ايراني و عراقي طي جنگ تحميلي 8 ساله عليه ايران از بارزترين نمونه هاي كاربرد اين عوامل در دهه هاي اخير است. در نوامبر 1980 اولين حمله شيميائي هواپيماهاي عراقي به شهر سوسنگرد گزارش شد.

چند ماه بعد وزير خارجه ايران گزارش 41 مورد حمله شيميائي عراق به نيروهاي ايراني را كه منجر به شهادت 109 نفر و مجروح شدن صدها نفر ديگر شده بود را در كنفرانس خلع سلاح شيميائي در ژنو ارائه كرد. اما عراق با روند رو به افزايش همچنان در كاربرد اين سلاح ها به خود ترديد راه نداد. در مارس 1984 تيم اعزامي از طرف سازمان ملل استفاده عراق از سلاح هاي شيميائي در هورالهويزه را تائيد كرد. در همان سال دولت آمريكا نيز كاربرد سلاح هاي شيميائي توسط عراق را تائيد كرد. با اين وجود در همان حالي كه سازمان ملل مدارك خود را در مورد استفاده مكرر عراق از سلاح هاي شيميائي منتشر كرد فرمانده سپاه سوم عراق كه مسئول آزادسازي جزائر مجنون از دست نيروهاي ايراني بود به خبرنگاران خارجي گفت: ما تاكنون از سلاح هاي شيميائي استفاده نكرده ايم و من بخدا قسم مي خورم كه تاكنون چنين سلاح هائي را نديده ام، اما براي نابود كردن دشمن اگر به من اجازه داده شود ترديدي در كاربرد اين سلاح ها نخواهم داشت.

عراق كه در سال هاي 1970 صنايع شيميائي خود را توسعه داده بود توانائي توليد بعضي از عوامل شيميائي با تكنولوژي ساخت ساده ـ مانند خردل و تابون ـ را بدست آورده بود. با اين وجود براي بدست آوردن مواد واسطه توليد اين عوامل كاملاً به شوروي و كشورهاي غربي بويژه آلمان وابسته بود. انتقال مقاير قابل توجهي از عوامل شيميائي و مواد اوليه ساخت آنها از ذخائر شوروي به عراق و همچنين خريد تجهيزات ويژه از كشورهاي اروپائي و آمريكا باعث تقويت قابل ملاحظه دولت نظامي عراق در توليد اين عوامل شيميايي گرديد. در مورد نحوه دسترسي عراق به سلاح هاي شيميايي و كمك هاي دولت ها ي غربي و شوروي به اين كشور در توليد اين سلاح ها طي جنگ تحميلي 8 ساله و بعد از آن ا سناد زيادي منتشر شده است كه تعداد قابل توجهي از آنها (SIPRI) در دفتر مطالعات سياسي و بين المللي صلح استكهلم 

به بعضي از حقايق در مورد دسترسي دولت عراق به اين سلاح ها و نحوه توليد آنها در عراق اشاره شده است. قصد و آمادگي قبلي عراق براي استفاده از سلاح هاي شيميايي باعث گرديد تا اين كشور از همان سال هاي آغاز جنگ به تناوب از اين سلاح ها استفاده نمايد. متاسفانه عدم شناخت صحيح و آمادگي مقابله با اين عوامل توسط عراق به وجود آنها پي برده نشد و راه مقابله موثر و گسترده با آنها نيز براي نيروهاي ايراني روشن نبود. ارتش عراق از همان اوايل تهاجم عليه جمهوري اسلامي ايران غالباً مجهز به ماسك ضد گاز، قوطي هاي رفع آلودگي و سيستم هاي آشكارساز شيميايي بود كه تمامي آنها روسي بوده و گاهي بدست رزمندگان اسلام مي افتاد. از زمستان سال 1359 يعني چند ماه بعد از آغاز جگ تحميلي عراق شروع به استفاده از گلوله هاي شيميايي نمود كه غالباً از نوع تركيبات اشك آور و تهوع زا بود. موارد استفاده عراق از اين عوامل كاملاً محدود و احتمالاً آزمايشي بود .

اما از اواسط سال 1362 كه حملات تهاجمي رزمندگان اسلام براي خارج كردن نيروهاي عراقي از خاك جمهوري اسلامي آغاز گرديد شدت استفاده عراق از سلاح هاي شيميايي بر عليه نيروهاي رزمنده و حتي غيرنظاميان افزايش يافت.

طي سال هاي دفاع مقدس ارتش عراق بر حملات متوالي شيميايي بر عليه رزمندگان اسلام حدود 30 حمله نيز بر عليه مناطق كاملاً مسكوني ايران انجام داد كه حمله به سردشت در سال 1366 فجيع ترين آنها بود. در ساعت چهار و نيم بعدازظهر يكشنبه 7 تيرماه 1366 پرواز چند جنگنده عراقي بر فراز سردشت سكوت اين شهر را شكست و مردم به پناهگاه پناه بردند. صداي چند انفجار شنيده شد و سپس ابري از گاز خردل مركز شهر و بويژه منطقه بازار شهر را آلوده كرد و آلودگي به سرعت در سطح شهر پخش شد.

در اولين ساعت حمله شيميايي 30 نفر كه اكثريت آنها كودك و سالخورده بودند شهيد شدند. بيش از يك سوم از جمعيت 12 هزار نفري شهر مجروح شدند كه از اين تعداد حدود 1500 نفر علائم قابل توجه باليني داشتند. چند روز بعد از حمله آمار شهداء به 130 نفر رسيد.

در مرداد ماه 1362 هفت حمله شيميايي مهم در مناطق عملياتي شمال غرب كشور شامل منطقه عملياتي والفجر 2، پيرانشهر و حاج عمران صورت گرفت. در منطقه حاج عمران بعد از انفجار بمب ها در حمله اي 17 و 18 مرداد 1362 دود سياه رنگي در منطقه پخش شد و ذرات ريزي روي زمين، تجهيزات و نيروها را فرا گرفت و بوي تند خاصي مشابه سير در منطقه پخش شد. پس از 3-2 ساعت نيروها دچار قرمزي چشم شدند و 7-5 ساعت بعد استفراغ شروع شد. خوشبختانه در اين نيروها مرگ و مير مشاهده نشد.

در آبان ماه 1362 منطقه وسيعي از غرب كشور چند روز پس از عمليات والفجر 4 با گاز خردل بمباران شد. در اين حملات شهرهاي سردشت و بانه نيز مورد حمله قرار گرفت. در نتيجه اين عمليات 10 نفر از مردم اين شهرها به شهادت رسيدند. حملات شيميايي عراق در زمستان همان سال نيز بطور بسيار گسترده اي در جزائر مجنون ادامه يافت و عراق در اين حملات به ميزان قابل توجهي از گازهاي اعصاب استفاده كرد. در تاريخ 3/12/63 عمليات گسترده خيبر در جنوب شروع شد. در روز چهارم عمليات عراق دست به حملات شيميايي با استفاده از گاز خردل زد و طي 48 ساعت حملات شيميايي حدود 5 تن گاز خردل را با استفاده از حدود يكصد بمب بر روي رزمندگان اسلام ريخت كه نتيجه آن بيش از 2100 نفر مصدوم بود.

در تاريخ 19/12/62 نيز بر اثر حملات شيميايي عراق در جزاير مجنون 543 نفر از رزمندگان اسلام توسط گاز خردل آسيب ديدند كه تعدادي از آنها بخاطر شدت جراحات به شهادت رسيدند. از روز 27 اسفند 1362 عراق دست به استفاده گسترده تر از عوامل اعصاب زد. سه روز بعد حمله شيميايي ديگري با استفاده از گاز عصبي تابون در منطقه هورالهويزه و جزيره مجنون صورت گرفت و 370 مصدوم طي 4-3 ساعت به اورژانس مراجعه كردند. همگي اين مصدومين به جز 2 مورد طي 3 روز بهبودي كامل يافتند.

عراق در تمام اين حملات از پشتيباني و يا حداقل سكوت اغلب كشورهاي دنيا و سازمان هاي بين المللي برخوردار بود و هيچ اعتراضي در مورد اين اعمال غيرانساني عراق از سوي سازمان هاي بين المللي شنيده نمي شد. با اين وجود بعد از اعزام تعدادي از مصدومين شيميايي به بيمارستان هاي كشورهاي اروپايي و اعزام هيئت هاي كارشناسي سازمان ملل طي سال 1362 به بعد، در زمستان 1365 عراق براي اولين بار به عنوان عامل كاربرد جنگ افزارهاي شيميايي بر عليه نيروهاي ايراني معرفي شد.

در 22 اسفند ماه سال 1363 عراق حملات شديد شيميائي خود را در جزاير مجنون از سر گرفت. عامل اصلي بكار گرفته شده در اين حملات گاز اعصاب بود ولي از تركيبات سيانيد نيز استفاده شد. چند روز بعد گاز خردل هم به مجموعه عوامل بكار گرفته شده اضافه گرديد.

به دنبال حملات متناوب عراق با گازهاي اعصاب مقامات كشورمان جزييات اين حملات را طي نامه هاي پي در پي رسماً به اطلاع سازمان ملل رساندند و درخواست اعزام و استقرار يك تيم كارشناسي در ايران نمودند تا امكان معاينه مصدومين ناشي از حملات گاز اعصاب در شرايط حاد وجود داشته باشد. در اين نامه ها تلفات ناشي از حملات اخير عراق 2231 مصدوم و 32 نفر شهيد گزاش شده بود.

نكته مهم در اين حملات آن بود كه به دليل آمادگي كادر پزشكي و درماني و شناخت كافي آنها از اين عوامل و راههاي درمان مصدومين ميزان تلفات ناشي از حملات شيميائي به حداقل رسيده و تقريباً تمامي مصدوميني كه به اورژانس مي رسيدند درمان مي شدند و اغلب شهدا از مصدوميني بودند كه در همان لحظات اول حملات شيميائي و قبل از رسيدن به اورژانس به شهادت مي رسيدند.

در اواخر بهمن ماه سال 1364 عمليات وسيع والفجر 8 به آزادي منطقه فاو منجر گرديد و انتظار هم مي رفت كه عراق براي باز پس گيري فاو از حملات وسيع شيميائي استفاده نمايد. در بعد ازظهر چهارشنبه 23 بهمن ماه 1364 عراق با استفاده از هواپيما منطقه فاو را به شدت مورد حملات شيميائي قرار داد. اين حملات كه عمدتاً با استفاده از گاز اعصاب و به ميزان كمتري با خردل و سيانيد انجام شد در همان روز اول باعث شهادت 20 نفر از رزمندگان اسلام شد. تعداد مصدومين شيميائي عمليات فاو كه در روز اول 2500 نفر بود طي 2 روز به 8500 نفر افزايش يافت. بمباران هاي شيميائي عراق در منطقه فاو به تناوب ادامه داشت ولي به دليل آمادگي كادر درماني، اغلب مصدومين با استفاده از درمان كلاسيك گاز اعصاب بهبود مي يافتند. با اين وجود بمباران شيميائي بيمارستان صحرائي حضرت فاطمه(س) در صبح 8/12/64 كه توسط بيش از 10 فروند هواپيماي عراق انجام شد باعث آلوده شدن بيمارستان و كادر درماني گرديد و به همين دليل بيمارستان براي مدتي طولاني از فعاليت باز ايستاد.

در اوايل سال 1365 بدليل تغيير استراتژي عملياتي و فعال شدن جبهه هاي غرب، عراق نيز به تناوب در اين جبهه ها دست به حملات شيميائي زد و تا اواخر ارديبهشت سال 1365 حداقل 6 بار جبهه هاي غربي را مورد حملات شيميائي قرار داد ولي خوشبختانه به دليل آمادگي اورژانس هاي شيميائي اين حملات تلفاتي در برنداشت و اغلب مصدومين به سرعت تحت درمان قرار مي گرفتند.

در تاريخ 10/10/65 يك بيمارستان صحرائي در سومار در اثر بمباران شيميائي با گاز خردل به شدت آلوده شده بود و جمع زيادي از كادر پزشكي اين بيمارستان نيز آسيب ديده بودند. در آمارهاي اوليه مربوط به تلفات اين حمله به 400 مصدوم و 20 شهيد اشاره شده بود.

عراق در نيمه شب 21 فروردين ماه 1366 دست به حمله وسيع شيميايي در منطقه خرمشهر و حسينيه زد و در اين حملات به ميزان وسيعي از عوامل اعصاب استفاده كرد. عراق در اين حمله از جنگ افزارهاي گوناگوني مانند توپخانه، هواپيما و هلي كوپتر براي تهاجم شيميائي استفاده كرد و براي نخستين بار در جنگ از موشك هاي كاتيوشا حاوي عوامل اعصاب و بخصوص گاز سارين استفاده كرد. اين حملات متاسفانه باعث شهادت تعدادي از رزمندگان اسلام شد.

در سال 1366 عراق حملات شيميائي خود را عمدتاً بر روي مناطق غيرنظامي و كردنشين و بخصوص مناطق كردنشين داخل عراق متمركز كرد. غالب حملات در بهار سال 1366 بر روي روستاهاي استان اربيل عراق انجام شد. هدف اصلي عراق از تشديد حمله به مناطق غيرنظامي ايجاد اين نگراني عمده براي مسئولين ايران بود كه در صورت لزوم از حملات وسيع شيميائي بر عليه مناطق غيرنظامي ايران استفاده خواهد كرد. حملات شيميائي عراق به مناطق غيرنظامي در 7 تيرماه 1366 با حمله وحشيانه به شهر سردشت به اوج خود رسيد. در اين حمله بيش از 8 هزار نفر از جمعيت 12 هزار نفري سردشت مصدوم شدند. حدود 1500 نفر از اين مصدومين براي ادامه درمان در بيمارستان بستري شدند. طي يك ماه بعد از حمله 130 نفر از مصدومين به شهادت رسيدند.

در اواخر اسفند ماه 1366 عمليات مهم و الفجر 10 در غرب كشور آغاز شد. در اين عمليات عراق به ميزان بي سابقه اي از گازهاي شيميائي و بخصوص از عوامل اعصاب استفاده كرد. حملات شيميائي عراق بطور متناوب در مناطق مختلف عملياتي ادامه داشت ولي اوج آن در روز پنجشبه 27/12/66 اتفاق افتاد. عراق در اين روز به طرز وحشيانه اي شهر حلبچه در استان كردستان عراق روستاهاي اطراف آن را مورد حمله شيميائي قرار داد. اين حملات منجر به تلفات سنگين غيرنظاميان در شهر حلبچه و روستاهاي اطراف آن و بخصوص روستاي انب گرديد. اين فاجعه كم نظير حداقل 5000 نفر شهيد و 7000 نفر مصدوم داشت. عراق حملات سنگين خود را ابتدا با عوامل اعصاب و سيانيد آغاز كرد ولي در روزهاي بعد بمباران ها را بيشتر با استفاده از گاز خردل در جاده هاي منتهي به حلبچه و شهرهاي نزديك انجام مي داد. اين حملات باعث صدمه به مردمي شد كه از حملات قبلي جان سالم بدر برده و بصورت گروه هاي بزرگ در حال حركت به سوي ايران بودند. عليرغم آنكه مسئولين كشورمان ضمن اطلاع مكرر حادثه به سازمان ملل درخواست اعزام هيئت كارشناسي نمودند اما شوراي امنيت سازمان ملل به اين بهانه كه حادثه در داخل خاك عراق اتفاق افتاده است از اعزام تيم تحقيق و بررسي موضوع خودداري كرد.

طي جنگ تحميلي، عراق يك سياست پويا را در زمينه توليد و استفاده از سلاح هاي شيميائي دنبال مي كرد و همواره در صدد توسعه اين نوع جنگ افزار بود. به همين علت برخلاف ابتداي جنگ كه عراق فقط از تابون و خردل استفاده مي كرد در اواخر جنگ از ساير عوامل اعصاب بخصوص سارين نيز استفاده مي كرد و اصلاحات زيادي نيز در نحوه بكارگيري اين عوامل ايجاد كرده بود. بطوري كه قادر بود اين عوامل را با تمام جنگ افزارها مانند توپ، خمپاره، موشك و حتي موشك هاي هوا به زمين بكار برد. اين موضوع اين نگراني را در بين مسئولين جمهوري اسلامي ايران تشديد كرده بود كه چنانچه عراق با استفاده از موشك هاي دوربرد حاوي عوامل شيميائي به شهرهاي بزرگ ايران و از جمله تهران حمله كند چگونه بايد با آن مقابله كرد و به همين منظور آموزش دفاع در مقابل عوامل شيميائي را در راديو تلويزيون و رسانه هاي عمومي آغاز كردند. اگرچه به لطف خداوند اين حادثه روي نداد ولي بازرسي هاي سازمان ملل بعد از جنگ خليج فارس از داخل عراق ثابت كرد كه عراق موشك هاي دوربردي در دست داشته است كه هر كدام از آنها حداقل نيم تن عوامل اعصاب در كلاهك هاي خود داشته اند.

در بهار سال 1367 با فعال شدن مجدد جبهه هاي عملياتي جنوب حملات شيميائي عراق نيز مجدداً در اين مناطق شدت يافت. در 28 فروردين 67 عراق حمله وسيع شيميائي خود را به منطقه فاو در خطوط مقدم و پشتيباني آغاز كرد. در اين حمله عراق از توپخانه گاز اعصاب استفاده كرد. در پنجشنبه اول ارديبهشت ماه 1367 عراق روستاهاي خوزستان در اطراف دارخوين و هويزه را با گاز اعصاب و سيانيد مورد حمله قرار داد كه عده اي شهيد و مصدوم بر جاي گذاشت. در همين روز مناطق واقع در اطراف جاده اهواز ـ خرمشهر نيز مورد حملات شيميائي عراق قرار گرفت.

در تاريخ 4/4/67 حمله عراق به جزاير مجنون آغاز شد. ارتش عراق از همان ابتداي حمله به همراه آتش تهيه جنگي توپخانه شيميائي با گاز عصبي سارين را نيز فعال نمود. تاريكي و گرد و خاك آتش جنگي و همچنين غلظت بالاي عوامل شيميائي در همان ساعات اوليه باعث بروز ضايعات شددي شده و زمينه را براي پيشروي عراق آماده كرد تا اينكه سرانجام در همان روز جزاير مجنون به تصرف عراقي ها درآمد. استفاده از عوامل اعصاب كمك زيادي به شكستن خطوط مقدم جبهه نمود و با توجه به ناپايداري عامل شيميائي نيروهاي عراقي توانستند ساعاتي بعد وارد منطقه شوند.

در 27 تيرماه 1367 قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل بطور رسمي از سوي جمهوري اسلامي ايران پذيرفته شد. متاسفانه عراق حملات خود را پس از پذيرش قطعنامه گسترش داد بطوري كه در 31/4/67 آخرين حملات گسترده عراق در جبهه هاي جنوب و غرب كشور آغاز شد و مناطقي نيز به اشغال نيروهاي عراق درآمد ولي ايستادگي صدها هزار نيروي داوطلب در برابر اين هجوم باعث عقب راندن عراق تا مرزهاي بين المللي شد. عراق در حملات خود به مناطق جنوبي به كرات از سلاح هاي شيميائي استفاده كرد. سرانجام آخرين حمله شيميائي عراق در بامداد روز سه شنبه 11/5/67 در شهر اشنويه اتفاق افتاد. اين حمله كه با پرتاب هشت بمب از يك هواپيماي ملخي با استفاده از گاز خردل انجام شد 2680 مصدوم غيرنظامي بر جاي گذاشت. در مرداد ماه 1367 كه جنگ عراق عليه ايران متوقف شد عراق حملات شيميائي خود را متوجه مخالفان كرد داخلي كرده بود و با بمباران هاي وسيع شيميايي در مناطق كردنشين تلفات بسيار سنگيني را ايجاد كرد.

اگرچه مقاومت شجاعانه مردم ايران حاكمان عراق و حاميان آنها را از دست يابي به اهداف توسعه طلبانه خود باز داشت ولي در پايان جنگ، عراق به يك قدرت شيميائي غيرقابل كنترل تبديل شده بود كه مي توانست به يك خطر جدي براي كشورهاي منطقه كه طي 8 سال جنگ تحميلي عراق را با تمام قوا حمايت كرده بودند تبديل شود. گذشت زمان نيز گواه اين مسئله بود. صدام حسين كه از تحميل يك جنگ 8 ساله به دو ملت ايران و عراق نتيجه اي بدست نياورده بود در سال 1369 به كويت حمله كرد و آن را به اشغال خود درآورد. با اشغال كويت توسط عراق و ورود گسترده نيروهاي آمريكائي ـ اروپايي به منطقه خليج فارس وضعيت بحراني خاصي در منطقه حاكم شد. در اين ميان يكي از نگراني هاي عمده خطر بروز جنگ شيميائي بود. دولت مردان عراقي مكرراً تهديد مي كردند كه در صورت دخالت نظاميان خارجي از سلاح هاي شيميائي استفاده خواهند كرد. عراق در 17 مرداد ماه 1369 كويت را بخشي از خاك خود معرفي كرد ولي در 26 دي ماه نيروهاي آمريكايي ـ اروپايي با حمايت شوراي امنيت سازمان ملل حمله گسترده هوائي را به عراق شروع كردند.

عراق بعد از يك ماه حمله گسترده هوايي و زميني بدون قيد و شرط تسليم شد.

عراق در اين جنگ بر خلاف تهديدهاي قبلي خود از سلاح هاي شيميائي يا ميكروبي بر عليه نيروهاي امريكايي و اروپايي استفاده نكرد. بعد از تسليم شدن عراق يكي از مهمترين اقدامات نيروهاي غربي انهدام زرادخانه شيميائي و ميكروبي عراق بود و در آن زمان بود كه جهان با ميزان بسيار بالاي سلاح هاي شيميائي و ميكروبي ذخيره شده در عراق و نقش كشورهاي غربي در تجهيز عراق به اين سلاح ها آشنا شد. تيم خلع سلاح سازمان ملل حدود 39 هزار سلاح شيميائي و 690 تن گاز شيميائي را شناسائي و منهدم كرد. البته به اين آمار بايد ميزان 3 هزار تن مواد شيميائي پيش ساز گازهاي جنگي را نيز اضافه كرد.

آنچه مسلم است تجربه هشت سال دفاع رزمندگان اسلام و كادر پزشكي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران كه به بهاي گراني نيز بدست آمد به عنوان يك سند بسيار با ارزش در تاريخ درخشان دفاع ملت ها در برابر تهاجم و زورگوئي متجاوزان و زورمندان براي نسل هاي آينده باقي خواهد ماند. ممنون از انتخاب شیمی کده برای گسترش اطلاعات خود مدیریت وبلاگ محمد رجبی.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 109
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 131
بازدید ماه : 131
بازدید کل : 91504
تعداد مطالب : 38
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1


Javascripts